به گزارش ایسنا و به نقل از ویفروم، در دو سال گذشته، بسیاری از ما مجبور بودهایم نه تنها به نحوه و مکان کار خود، بلکه به علت کارکردن نیز فکر کنیم. دنیای اطراف ما در حال تغییر بوده است. اگر امروز به اقتصاد نگاه کنید، واضح است که تقریبا همه مشاغل، مشاغل فناوری یا مشاغل مبتنی بر فناوری هستند. دادههای اخیر نشان میدهد که مجموعه مهارتها برای مشاغل از سال ۲۰۱۵، حدود ۲۵ درصد تغییر کرده است و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۷ دو برابر شود.
بهترین راه پیشرفت برای افراد، کسبوکارها، اقتصادها و جوامع؛ توجه ذهنیت مهارتهاست. افراد به طور سنتی بر اساس مدرک تحصیلی و شغلی یا افراد، استخدام میشوند. مهارتها بخش مهمی از گفتگو هنگام استخدام یا به طور کلی در اقتصاد نبود اما این در حال تغییر و بازار کار مهارت در حال ظهور است.
کارشناسان اظهار کردند: با تمرکز بر مهارتها، استخدام را آسان تر و کارآمدتر کنید. استخدام مهارتها باید به روش جدیدی برای ارتباط استعدادها به فرصت تبدیل شود. همانطور که مشاغل تکامل مییابند و مهارتهای جدیدی را میطلبند، مدیران باید کمتر بر مدارج تحصیلی تمرکز کنند و بیشتر بر روی یافتن استعدادهایی که مهارتهای فعلی آنها مطابقت دارد، تمرکز کنند و این، مستلزم بازیابی کامل شیوههای استخدام طولانیمدت است.
همهگیری باعث شتاب زیادی در پیشرفت فناوری محل کار شد. بسیاری از مهارتهای برتر در نقشهای با رشد سریع و پردرآمد مشابه مهارتهای دیگر رشتهها هستند. حتی در صنایعی که به طور سنتی متمرکز بر فناوری در نظر گرفته نمیشوند، شاهد تغییر مهارتهای برتر برای بازتاب این عصر جدید محیطهای کاری ترکیبی بودهایم که در آن همه عملکردها به طور فزایندهای به ابزارهای دیجیتال برای همکاری و انجام وظایف روزمره وابسته هستند.
کارفرمایان در تلاش برای حفظ استعدادهای بزرگ هستند و اگر شرکتها بر روی موارد مهم سرمایهگذاری نکنند، کارگران اکنون تمایل بیشتری به ترک کار دارند. کارمندان فرصتها را برای یادگیری و رشد بهعنوان محرک اصلی فرهنگ کاری عالی در نظر میگیرند، با این حال دادهها نشان میدهد که تنها ۵۲ درصد از کارمندان احساس میکنند مدیرشان استفاده از زمان کاری برای یادگیری مهارتهای جدید را تشویق میکند.
تمرکز بر ارتقاء مهارت، مستلزم تغییر ذهنیت در سطح مدیریت است. سازمانهایی که کارکنان خود را در صدر فن آوریهای جدید نگه میدارند، آنهایی هستند که در این دنیای جدید کار شاهد موفقیت خواهند بود. فرصتدادن به کارمندان خود برای یادگیری و رشد، تنها یک مزیت نیست، بلکه یک امر ضروری است.
نتایج بررسیها نشان داده است که استعدادها به طور مساوی توزیع میشوند اما فرصتها اینطور نیست واین می تواند لحظهای باشد که در نهایت یک بار برای همیشه به این عدم تعادل بپردازیم.